یک پست خصوصی
ای لعنت به این گلدکوییست و هر چی بازاریابی شبکه ایه که برای من جز از دست دادن دوستام فایده دیگه ای نداشته.
به خدا باور کنید خیلی احساس بدیه که هر چند وقت یه بار یکی از دوستام بهم زنگ بزنه و به هزار دوز و کلک بخواد منو ببره برای به اصطلاح پرزنت کردن و دقیقا من تا فیها خالدونم زمانی میسوزه که تو پرزنتشن ها هی می شنوم یکی از از ارزش های گلدکوییست پیدا کردن دوستان جدیده! ولی خدا می دونه که چند تا از دوستان من بودن که به خاطر همین گلدکوییست، از دستشون دادم.
تقریبا که چه عرض کنم، میشه گقت تحقیقا تمام دوستانم که بهم زنگ زدند و از من خواستن که برم گلدکوییست، بعد از جواب رد من، دیگه با من تماسی نگرفتن که نگرقتن. انگار که من حالا چه خیانتی کردم بهشون.
آآآخه بابا جان بذاریید به حساب حماقت من، بذارید به حساب نفهمی من. من نمی خوام پولدار شم. من تا حالا این همه تو زندگیم حماقت کردم و هی بازم دارم می کنم، خب اینم روش. ولی به خدا دیگه نمی خوام به خاطر این موضوع مسخره، هی دوستامو از دست بدم.
آی ی ی ی مردک.... با توام ها... تو که می دونم اینجا رو می خونی. من تو یکی رو دیگه نمی خوام از دست بدم. تمام تلاشمو هم می کنم . ولی خواهشا خودت یه کاری نکن که خرابش کنی. من دوست دارم و دلم هم نمی خواد که دوستیمون به هم بخوره. پس تو رو خدا بی خیال...
0 Comments:
Post a Comment
<< Home