راستش چند ماهی است که یک بامبولک خریده ام که تقریبا شده یار غارم.
یکی از کارهایی که این بامبولک جانم می کند ضبط صداست. پریروز هم که با بچه ها رفته بودیم استادیوم، برای اولین بار به مخم زد که دست به «پوشش صوتی»(!) این رویداد بزنم!
خلاصه من الان فایل صدای دوساعته آن ماجرا را دارم. به همراه زمانی که بچه های نسیم هم آمدند و من در کنارشان بودم. یک قسمت دیگر از فایل هم طبیعتا مربوط به زمانی است که داشته ام تراکت و پوستر های معین را پخش میکرده ام. البته چون رکوردر به من وصل بوده و من هم نتوانستم با بچه ها داخل بروم صدایی از وقایع داخل استادیوم ندارم.
راستش تا امشب فکر نمی کردم که اصلا این صدا ها جذابیتی داشته باشد. ولی به توصیه ایشان قرار شد دست کم قسمتی از صدا ها را در وبلاگ بگذارم. من هم دو قسمت را انتخاب کردم.
اولی که حدود سه دقیقه است مربوط به شعار ها و سرودی است که دخترها جلوی در غربی استاديوم می خواندند. دومی هم مربوط به زمانی است که یک مامور نیروی انتظامی با خشونت می خواست پلاکارد های بچه ها را جمع کند و حتی نزدیک بود از اسپری گاز اشک آور هم استفاده کند که بر اثر ايستادگي بچه ها عقب نشيني کرد و برگشت.(همين تصوير پايين!)
خلاصه این فایل دو دقیقه ای هم مربوط به آن لحظات است.
اين توضيح را هم بدهم که برای کاهش حجم فایل ها کمی از کیفیتشان کم کرده ام.
»» فایل اول: شعار های بچه ها و خواندن سرود جنبش زنان توسط آنان (1.22 mg)
»» فایل دوم: حمله مامور نیروی انتظامی برای جمع آوری پلاکارد ها و عقب نشینی او (844 kb)
تکميل: ظاهرا عده اي هنوز نفهميده اند ماجرا چيست!اين دو فايل دو فايل صوتي از ماجراي ورود دختران سفيد پوش روبان قرمز بر پا(!) به استاديوم آزادي است که دو روز قبل رخ داده و ديگر هيچ!
1 Comments:
ممنون
خیلی چسبید!
Post a Comment
<< Home